شناخت بحث حقیقت محمدیه نقش بنیادینی در فهم ولایت انسان کامل دارد، این حقیقت که عين ثابت اسم جامع الله است، امری ازلی و ابدی میباشد که ظهور عینی و خارجی آن پیامبران وانسانهای کامل در هر زمانی میباشند.
به نظر عرفا پيامبر صلی الله علیه و آله در اين سخن به حقيقت اصلي خود که همانا عين ثابت اسم جامع الله است و پيش از مسئلة خلقت قرار دارد، اشاره مينمايد، به همين جهت، از آن حقيقت که مظهريت اسم الله را حائز است به حقيقت محمديه تعبير ميگردد.
اين حقيقت، امري ازلي و ابدي است زيرا در صقع ربوبي جاي دارد، لکن ظهور عيني و خارجي آن حقيقت محمديه بدين صورت است که در هر عصر و زماني و به اقتضاي شرايط زماني و مکاني، به نحوي خاص جلوه ميکند و نبياي از انبياي الهي به ظهور ميرسد و اين مسير تکاملي در ظهور آن حقيقت ادامه يافته تا زمان ختمي که به نحو کامل در شخص عيني و بدن عنصري پيامبر گرامي اسلام در عامالفيل و سرزمين حجاز تجلي نموده است.[۲] بنابراين همة انبيا از اصل و ريشة واحدي سرچشمه گرفتهاند و با يکديگر تفاضل طولي دارند تا آنکه نوبت به رسولالله صلی الله علیه و آله ميرسد که تطابق کامل با آن حقيقت دارد و اساساً آن حقيقت، حقيقت باطني اوست. [۳]
از همین رو با ظهور رسول خدا صلی الله علیه و آله از سویی همه ادیان گذشته منسوخ، واز سویی دیگر باب نبوت برای همیشه مسدود شده و مهر خاتمیت بر کتف آن حضرت نهادند.
مولانا در این باره میگوید:
از درمها نام شاهان بر کنند | نام احمد تا ابد بر میزنند | |
نام احمد نام جمله انبیاست | چون که صد آمد، نود هم پیش ماست[۴] |
در دفتر ششم مثنوی نیز میگوید:
بهر این خاتم شدهست او که به جود | مثل او نبود و، نه خواهند بود | |
چون که در صنعت برد استاد، دست | نه تو گویی ختم صنعت بر تو است | |
در گشادِ ختمها تو خاتمی | در جهانِ روح بخشان، حاتمی | |
هست اشارات محمد اَلمراد | گل گشاد اندر گشاد اندر گشاد[۵] |